سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سابقون

حسن ظن به خدا

 ملاحظه کنید؛ دو جور آدم در مقابله‌ى با دشمن وجود دارد: «و اذ یقول المنافقون و الّذین فى قلوبهم مرض ما وعدنا اللَّه و رسوله الّا غرورا. و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا».(1) این یک نگاه است، یک دید است در مقابله‌ى با این حوادث؛ یک دید دیگر این است که میگوید: «و لمّا رأى المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما».(2) این هم یک دید است. هر دو مال یک حادثه است. هر دو مال حادثه‌ى احزاب است. یک عده وقتى احزاب را مى‌بینند، میگویند: «ما وعدنا اللَّه و رسوله الّا غرورا»؛ عده‌اى دیگر وقتى احزاب را مى‌بینند، میگویند: «هذا ما وعدنا اللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله و ما زادهم الّا ایمانا و تسلیما». این مهم است. این دارد وضع فعلى ما را به ما نشان میدهد.

 ما دو جور انسان داریم: یک عده هستند که وقتى هیمنه‌ى آمریکا را مى‌بینند، قدرت نظامى او را مى‌بینند، قدرت دیپلماسى او را مى‌بینند، قدرت تبلیغاتى او را مى‌بینند، پول فراوان او را مى‌بینند، مرعوب میشوند؛ میگویند ما که نمیتوانیم کارى بکنیم، چرا بیخودى نیروهایمان را هدر بدهیم؟ اینجور افراد الان هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند. ما مواجه بودیم با افرادى از این قبیل که میگفتند آقا بیخود چرا خودتان را زحمت میدهید؛ به یک حداقلى قانع شوید و قضیه را تمام کنید. یک عده اینجور بودند.

 یک عده‌ى دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خداى متعال مقایسه میکنند، عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آن وقت مى‌بینند که اینها حقیر محضند، اینها چیزى نیستند. وعده‌ى الهى را هم راست میشمرند، حسن ظن به وعده‌ى الهى دارند؛ این مهم است. خداى متعال به ما وعده کرده است: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقوىّ عزیز»؛(3) این وعده‌ى قطعى است، وعده‌ى مؤکد است. اگر چنانچه ما به وعده‌ى الهى حسن‌ظن داشته باشیم، یک جور عمل میکنیم، اگر به وعده‌ى الهى سوءظن داشته باشیم، جور دیگرى عمل میکنیم. خداى متعال افرادى را که سوءظن دارند، مشخص کرده است: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا»؛(4) این «الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء» امروز هم هستند. چند آیه بعد میگوید: «بل ظننتم ان لن ینقلب الرّسول و المؤمنون الى اهلیهم ابدا و زیّن ذلک فى قلوبکم و ظننتم ظنّ السّوء و کنتم قوما بورا».(5) سوءظن به خدا موجب میشود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسن‌ظن به خدا داشتیم، آن وقت میتوانیم پیش برویم.

 ما حسن‌ظن به خدا داریم، و خداى متعال با ما طبق حسن‌ظنمان عمل کرده است. در طول این سى و چند سال، خداى متعال طبق همان حسن‌ظنى که به او داشتیم، با ما عمل کرده. ما مشکلات فراوانى داشتیم. از همه‌ى این مشکلات پیروز بیرون آمدیم. محاصره‌ى اقتصادى چیز کوچکى نبوده و نیست. ما محاصره را زیر پا گذاشتیم. در همین اواخر به ما گفتند که بنزین به شما نمیفروشیم. ما یک کشورى هستیم تولیدکننده‌ى نفت، اما واردکننده‌ى بنزین؛ گفتند به شما بنزین نمیفروشیم. این یک نمونه‌ى خیلى کوچکى است؛ صدها نمونه از این قبیل هست. نیروهاى ما با امید به خدا تلاش کردند و ما در ظرف کمتر از یک سال خود را از واردات بنزین بى‌نیاز کردیم. هشت سال بر ما جنگ تحمیل کردند. ما را در مقابل دشمنِ عنودِ بدِ بسیار خبیثى مثل صدام حسین قرار دادند و با همه‌ى نیروها هم از او دفاع و حمایت کردند. ما الحمدللَّه توانستیم بر این حادثه فائق بیائیم.

بین ملتها باید تفاوت نباشد. وحدت اسلامى اولین اثرش باید این باشد که ملتها با هم احساس همدردى کنند؛ که وقتى یک ملتى خوشحال است، بقیه خوشحال باشند؛ وقتى غمگین است، بقیه غمگین بشوند؛ وقتى گرفتار است، بقیه در آن گرفتارى خود را سهیم بدانند؛ وقتى استنصار میکند، بقیه به نصرت او بشتابند و به سراغ او بروند. این، وظیفه‌ى ماست. و این پیش خواهد رفت. این وعده‌ى الهى را ما قبول داریم، یقین داریم؛ معتقدیم که «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا».(6) و خداى متعال بلاشک به مردم مؤمن کمک خواهد کرد.

 

 

 

 

من یک جمله‌اى را از یک مقام غربى نقل کنم. بنده دأبم نیست از قول این سیاستمدارها و معاریف غربى چیزى بگویم؛ اما این جمله‌ى جالبى است. او میگوید: دو چیز است که اگر در میان مسلمانها دست به دست بگردد و ملتهاى مختلف مسلمان از این دو چیز آگاه شوند، دیگر همه‌ى تابوهاى غرب - یعنى اصول جزمى غرب - در هم خواهد شکست و باطل خواهد شد. این دو چیز چیست؟ این متفکر غربى میگوید: یکى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ که این قانون اساسى، یک حکومت مردمى و پیشرفته‌ى امروزى و در عین حال دینى را در چشم مسلمانان جهان ممکن میسازد. این قانون اساسى نشان میدهد که میتوان یک حکومتى داشت که هم متجدد باشد، امروزى باشد، پیشرفته باشد و هم کاملاً دینى باشد. قانون اساسى این را تصویر میکند. میگوید چنین چیزى ممکن است. این یک. دوم، کارنامه‌ى موفقیتهاى علمى و اقتصادى و سیاسى و نظامى جمهورى اسلامى است؛ که اگر این دست مسلمانها برسد، مى‌بینند که آن امرِ ممکن اتفاق افتاده است، واقع شده است. او میگوید اگر ملتهاى مسلمان از این امکان و وقوع نسبى که هم ممکن است، هم در ایرانِ امروزِ اسلامى به طور نسبى واقع شده است، مطلع شوند، این نظام‌سازى را پیش چشم داشته باشند، دیگر جلوى سلسله‌ى انقلابها را نمیتوان گرفت.
تجربه های انقلابی آقا به مردم مصرو...


1. در هر قیام مردمی، جنگ واقعی بین اراده‌ها است. هر طرفی که مصمم‌تر باشد و سختی‌ها را تحمل کند پیروز قطعی است. قرآن به ما می‌آموزد که: «إنّ الّذینَ قالُوا رَبُّنُا اللَّه ثُمَّ استَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَه ألَّا تَخافُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ أبشِرُوا بِالجَنَّهِ الَّتی کُنتُم تُوعَدونَ»(3) وبه پیامبرش می‌فرماید: « فَلِذَ?لِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ »(4) دشمن می‌کوشد با زور و فریب، اراده‌ی شما را تضعیف کند. مراقب باشید اراده‌ی شما سست نشود.

2. دشمن شما سعی می‌کند شما را از دست یافتن به هدف‌های خود نومید کند. در حالی که وعده‌ی الهی می‌گوید: «وَنُرِیدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»(5). به وعده‌ی مؤکد و بی‌تردید خداوند اعتماد کنید که می‌گوید: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ »(6).

3. دشمن شما با تجهیز مزدوران امنیتی خود آن‌ها را به مقابله با شما گسیل می‌کند تا با ناامنی و هرج و مرج مردم را به ستوه بیاورند. از آن‌ها نهراسید. شما از مزدوران قوی‌ترید. شما اکنون در مرحله‌ای قرار دارید که خداوند در آن مرحله به پیامبر و یارانش فرمود: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ»(7). شما می‌توانید با اتکال به خدا و اعتماد به جوانان پر‌انگیزه‌ی خود بر هر ناامنی و هرج و مرجی فائق آئید.

4. سلاح مهم ملت‌ها در مواجهه با ابرقدرت‌ها و حکام مزدور، اتحاد و یکپارچگی آن‌ها است. دشمن شما تلاش می‌کند با انواع ترفندها یکپارچگی شما را از بین ببرد. مطرح کردن نقاط افتراق، مطرح کردن شعارهای انحرافی، مطرح شدن چهره‌های بدسابقه و نامطمئن به عنوان جانشین رئیس جمهور خائن، از جمله‌ی انگیزه‌سازی برای تفرقه است. اتحاد خود را بر محور دین و نجات کشور از شر مزدوران دشمن، حفظ کنید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(8).

5. به مانورهای سیاسی و مزورانه‌ی آمریکا و غرب، اعتماد نکنید. آنها که تا چند روز پیش از رژیم فاسد پشتیبانی میکردند، اکنون که از نگهداشتن آن ناامید شده‌اند دم از حق ملتها می‌زنند. آنها با این پوشش، تلاش میکنند مهره‌ها را جابجا کنند و با چهره‌سازی، وابستگان خود را بار دیگر بر شما مسلط کنند. این توهین به شعور ملتها است، آن را تحمل نکنید و جز به استقرار یک نظام کاملا مستقل و مردمی و مؤمن به اسلام رضایت ندهید.

6. علمای دین و ازهر شریف که سوابق درخشان آن زبانزد است، نقش خود را کاملا برجسته کنند. مردمی که قیام خود را از مسجد و نمازجمعه آغاز میکنند و شعار الله اکبر میدهند، از علمای دین توقع بیشتری دارند و این توقع بجا است.

7. ارتش مصر که افتخار شرکت در حداقل دو جنگ با دشمن صهیونیست را دارد در این مرحله در معرض آزمونی بزرگ و تاریخی است. دشمن میخواهد از آن برای سرکوب مردم استفاده کند. اگر خدای نخواسته این اتفاق بیفتد ضایعه‌ئی که پیش خواهد آمد برای ارتش قابل جبران نیست آن که از ارتش مصر باید بترسدصهیونیستهایند نه مردم مصر. البته عناصر ارتشی که خود از مردم و فرزندان آنهایند سرانجام به مردم خواهند پیوست و این تجربه‌ی شیرین یک بار دیگر در مصر تکرار خواهد شد.

8. و بالاخره آمریکا که سی سال از حکام مزدور، بر ضد ملت مصر حمایت کرده، اکنون در موضعی نیست که بتواند در قضیه‌ی مصر به عنوان میانجی وارد شود. به هرگونه توصیه و اقدام آمریکایی در این زمینه‌ها به چشم بدبینی بنگرید و به آن اعتماد نکنید.

برادران و خواهران عزیز! اینها تجربیات ما است، من به عنوان برادر مسلمان شما و از سر تعهد دینی، آن را با شما درمیان گذاشتم. بوقهای تبلیغاتی دشمن مانند همیشه فریاد خواهند کرد که ایران میخواهد دخالت کند، میخواهد مصر را شیعه کند، میخواهد ولایت فقیه را به مصر صادر کند و میخواهد و میخواهد... این دروغها را سی سال است میگویند تا ملتهای ما را از یکدیگر جدا و از کمک یکدیگر محروم کنند ومزدوران آنها هم آن را تکرار میکنند. «یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا  وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ  فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ»(9). با این ترفند‌ها، هرگز وظائفی را که اسلام بر دوش ما گذاشته است رها نخواهیم کرد. و الله من وراء القصد.
واستغفرالله لی و لکم.


ارسال شده در توسط م . کاظم زاده