مراسم هشتمین سالگرد شهادت مجید پازوکی در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برگزار می گردد.
به گزارش روابط عمومی مرکز فرهنگی بهشت زهرا(س)،مراسم هشتمین سالگرد شهادت مجید پازوکی فرمانده گروه تفحص لشگر 27 محمدرسول الله (صل الله علیه و اله وسلم ) پنجشنبه 15/7/89 در ساعت 15:30 با سخنرانی مهندس حاج سعید قاسمی و والد بزرگوار این شهید در قطعه 27 گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برگزار می گردد .
عکس شهید پازوکی رو زیر شیشه میز گلکار یادتونه؟
الان که خبر مراسمو شنیدم فک کردم شاید فردا روز خوبی باشه برای اینکه دور هم جمع شیم به یاد گلی...
هوالمحبوب
سرپیوند تو تنها نه دل حافظ راست کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم که پریشانی این سلسله را آخر نیست
سه چهار سال پیش وقتی پامو تو دفتر گذاشتم فکرش رو هم نمی کردم که یه وقتی از دلتنگی برای بچه ها گریه ام بگیره!
این روزها خیلی تنهام . دلم تنگه برای اون روزایی که با ط.الف و ال . ب از کله صبح تا اذان مغرب می دویدیم دنبال هماهنگ کردن مثلا همایشی که جز برو بچه های خودمون یا نهایت چند نفر از بچه های کلاس تعطیل شده ی حاج آقا رحیمی کسی توی سالنش نمی نشست.
اما سری بود توی همین دویدن ها که همه مون خوب می فهمیمش.این روزها با آدم ها که حرف می زنم حس میکنم حرف هام می خوره به دیوار وبعد بر می گرده...
دلم تنگه فرمانده...
ای کاش دوباره حاج احمد بیاد و دعوتمون کنه غرب و با غذاهای جامونده و حال گیری ها و دعواها و جر وبحث هاش پذیرایی مون کنه...
دلم تنگه برای مویه ها و دلتنگی های حاج جعفر جهروتی توی سه راهی شهادت...
دلم تنگه برای همه چیز هایی که دوباره اون فضا ها و آسودگی هارو زنده کنه...
این سخنرانی پس از اعتراضات طلاب به برگزاری کنفرانس برلین در قم انجام شده و حاوی نکات عمیق اخلاقی و سیاسی می باشد که نشانگر بصیرت آن عالم نورانی می باشد.
این سخنرانی از پایگاه اسلام ناب قابل دانلود است
*بچه ها حتما دانلود کنید...
به یاد گذشته، مجــــــــــــــاهد باشید
سلام رفقا! خوبین؟
یه راست میرم سر اصل مطلب..
این روزا خیلی حیرون شدم؛ سؤالایی تو سرمه که نیاز به جواب دارم.
ببینم! تمایلات ماهایی که ادعای مذهبی بودن می کنیم رو چی و کی باید شکل بده؟ من اینجا بطور خاص منظورم تمایلات در فرهنگ روزمره زندگی مثل نحوه پوشش، خرید لوازم مورد نیازاعم از کیف و کفش و لوازم خونه و... است. آیا باید معیار منم در خرید معیارِ- به قول بعضیا- این بچه قِرتیا باشه؟! (البته ناگفته نمونه که من خیلی از اونا رو صرف نظر از حجاب و برخی مسائلشون از خودم و بعضی بچه مذهبیا بیشتر قبول دارم)
باید مارک کیفِ 150 هزار تومنی منم D&G و Dior باشه؟
حاشیه های مانتو و نقش نگین حلقه منم علامت ورساچ باشه؟
چون امسال سفید و مشکی مُده از شر تا پام و همه جهیزیم و باید این رنگی بخرم؟
تا عروس شدم تندی بدو ام و برم موهامو رنگ نسکافه ای و کاراملی و های لایت کنم؟
سرویس طلام –چون بچه پولدارم و دارندگی و برازندگی! و شأن خونوادگی و این حرفا- زیر 17 میلیون نباشه؟
تو جهیزیم –بازم چون می تونم!- ماشین ظرفشویی و ماشین کهنه شوی بچه –البته با عرض روم به دیوار- و فرش ابریشمی و خیلی چیزای دیگه که من اسمشم نمیدونم باشه؟
منم اگه می خوام برا داداشم زن بگیرم کلی شعار بدم که دختر مذهبی میخوایم ولی موقع عمل که بشه بگیم نه دختره دماغش نیم درجه انحراف به چپ داشت! تازه کارمند هم نبود، آخه نیست داداشم بیکاره می خوایم دختره خرج خونه رم بده.
بچه ها یکی به من بگه اگه کسی شأن خونوادگیش اشرافیگریه پس بحث ساده زیستی رو امام (ره) برا کی گفتن؟
برا خونواده های متوسط و فقیر که حتی اگه بخوان هم نمی تونن جز ساده زیست باشن؟
آیا باید حس زیبایی شناختی ما رو هم اونور آبی ها تحریک کنن؟
بچه ها اینایی که گفتم چیزایین که خارج از جمع وبلاگیمون در سطح جامعه دیدم یه وقت سوءتفاوت! نشه. ضمنا با اینکه اینا به نظر، استفهام انکاری اند ولی واقعا نیاز به جواب دارم.
آخه میدونین اگه اینجوری رفتار نکنی بیشتر تو چشمی و مایه تعجب و دائما باید با اطرافیا خصوصا مادرت که دوست داره بهترین باشی کشمکش داشته باشی؟ چطور باید رفتار کرد که معیارات رو اونور آبیها تعیین نکنن و از طرفی اینقدر هم با آدمای دور و برت متفاوت نباشی؟؟
خدا رحم کنه؛ بچه ها با خوندن این مطالب نکنه یه وقت چشم و گوشتون وا شه و تو خط بعضیا بیفتین.
درسته که جواب کامل این سؤالا رو شاید ندونم ولی فقط اینو می دونم که :
در کربلا ام البنین –سلام خدا بر او و شهدایش- منتظر بود بشنوه که بچه هاش نکنه از شش ماهه رباب –سلام خدا بر او و شهیدش- در میدون دفاع از حسین -صلوات الله علیه- کم بیارن...
این معیار رباب و ام البنین بود.
والسلام علی من اتبع الهدی
"باینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه
باید
اخلاص داشته باشیم
و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم
سرمایه میخواد که از همه چیزمون بگذریم
و برای اینکه از همه چیزمون بگذریم
باید
شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیزمون با خدا باشه
انقدر پاک باشیم که خدا کلا ازمون راضی باشه
قدم برمیداریم برای رضای خدا
حرف میزنیم برای رضای خدا
شعار میدیم برای رضای خدا
همه چی همه چی همه چی خاص خدا بشه که اگر شد پیروزی درش هست
چه بکشیم چه کشته بشیم پیروزیم
و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا نداره برای ما
همه چی همه چی همه چی خاص خـــــــــدا بشه [سه نقطه] که اگر شد [ ! ] پیروزی درش هست [نقطه[
*اردوی سختی بود... ولی بعضی وقتا بعضی دوستها بعضی جاهای سخت بعضی کارهای بظاهر ساده ای میکنن که میتونه قدرت تحمل سخترین ها رو به ادم بده!!
صدای حاجی، حسینیه مریوان!!...ممنون دوست شیرازی هنوزم داره کمک میکنه!
دیروز با ع. میثمی رفتیم خدمت حاج آقا جهانشاهی فعلا این مطلبو داشته باشید تا بعد:
جمعه 31 اردیبهشت 1389
نوزده تن از چهرههای دانشگاهی و فرهنگی در نامهای سرگشاده خطاب به رؤسای قوای سهگانه و رئیس سازمان صداوسیما با
به گزارش رجانیوز، متن کامل این نامه در ادامه آمده است:
«بیش از 4 سال از طرح مسئله زمین خواری های سیرجان توسط حجتالاسلام علیرضا جهانشاهی می گذرد که به دو بار زندانی شدن ایشان به اتهام تشویش اذهان عمومی انجامیده است. جای تاسف است که هنوز افکار عمومی پاسخ مناسبی را از سوی دستگاه های ذیربط در مورد برخوردهای سوال برانگیز با ایشان نیافته است.
به نظر می رسد محدود شدن فریضه عظیم امر به معروف و نهی از منکر به برخی مصادیق محدود و با اولویت کمتر و دور ماندن ماجرای مفاسد اقتصادی از ذیل نهی از منکر عمومی از جمله علل اصلی برخی ناکامی ها در این حوزه است.
وقت آن رسیده است که مسئولین محترم هیاتی را برای رسیدگی ویژه به دادخواهی این روحانی مخلص و دمیدن روح امید در حرکت های عدالتخواهی مردمی تشکیل دهند و غیرت و حساسیت خود را نسبت به مظالم پیچیده اقتصادی- اجتماعی و همدلی با عدالتخواهان نشان دهند.»
اسامی امضاکنندگان این نامه به شرح زیر است:
مهدی نصیری، سعید قاسمی، ابراهیم فیاض، حسین کچوییان، عباس سلیمی نمین، فروز رجایی فر، صادق کوشکی، مازیار بیژنی، مسعود ده نمکی، یوسفعلی میرشکاک، سعید زیبا کلام، موسی نجفی، ابوالقاسم طالبی، وحید جلیلی، سید نظام الدین موسوی، فرشاد مهدی پور، علی محمد مودب و مصطفی محدثی خراسانی.
همچنین استاد حیدر رحیم پور ازغدی نیز ضمن امضا کردن نامه، ذیل آن اضافه کرده است: «بزرگترین مصیبت این انقلاب شطرنجی کردن صورت مجرمان و مبهم گذاشتن چنین پرونده هایی است.»
منبع رجا نیوزسلام رفقا!
این روزا بدجور حالم گرفته است، یکی از دلایلش مطالب زیره، گذاشتم شما هم حالتون گرفته شه.منتظر جوابهاتون می مونم.فکر کنم هر سه - چهارنفر بتونیم یه بچه رو تقبل کنیم.
اخبار ایران : قبیلهای غارنشین در ارتفاعات شهر جیرفت و عنبرآباد کشف شد
"علی زادسر" نماینده جیرفت در مجلس شورای اسلامی از کشف یک شروستا با مردمی غارنشین در ارتفاعات نزدیک عنبرآباد خبر داد.
وی که درحاشیه جلسه علنی روز سه شنبه اظهار داشت : سربازان گمنام وزارت اطلاعات از زمستان ? ????روستایی را در ? ???کیلومتری شهرستان عنبرآباد کشف کردهاند.
وی افزود: اهالی روستای تازه کشف شده مانند غارنشینها برهنه بوده و از برگ درختان تغذیه میکنند.
نماینده جیرفت نام روستای مذکور را " پید نکوپیه" ذکر کرد وگفت: این روستا در دل کوه واقع شده که حدود ? ???نفر درآن زندگی میکنند و هرگز از درهها و بیشههای محل سکونت خود خارج نشدهاند.
زادسر درادامه بهنقل مطالبی از قول کسانی که به روستای مذکور رفتهاند پرداخت و اضافه کرد: ساکنان این روستا هیچ اطلاعی از خدا دین، اسلام و ولایت ندارند و هرگز در طول عمر خود وسیله نقلیه ندیدهاند.
وی افزود: حتی در طول زندگی خود از دارو و دکتر نیز استفاده نکردهاند که باید از کشف آنها پس از این همه سال ابراز تاسف کرد.
نماینده جیرفت گفت : از جمعیت ? ???هزار نفری جنوب کرمان ? ???هزار نفر کپرنشین هستند و هنوز روستاهای کشف نشده در آنجا یافت میشود.
زادسر ازهیات دولت خواست جهت رسیدگی به مشکلات استان کرمان ازجمله رفع خشکسالی و بهبود وضعیت راههای آن اعتبارات لازم را اختصاص دهد.
...مسلمان نیستید!
امیرالمومنین(علیه السلام):
فان للاقصی منهم مثل الذی للادنی
دورترین نقطه حکومت اسلامی با نزدیکترین نقطه ،از لحاظ سهم و حقوق باید مساوی باشد.
ازنگاه فقهی داریم که اگر فقیری فقرش به حد اضطراربرسد(حد اضطرار یعنی اینکه جان فرد در خطر باشد حال یا به خاطر نرسیدن دارو یا نبود آب و غذا یا زندگی در مکانی صعب العبور با موجودات گزنده یا...جان فردی در خطر باشد)کمک کردن به او اول بر دولت اسلامی و ثانیا بر همه مسلمین واجب کفایی است.ولو آن فقیر کافر ،یهودی،مسیحی یا زرتشتی باشد.فقط دو گروه از این قاعده مستثنی هستند:1-ناصبی ها که به اهل بیت(ع) دشنام می دهند.2-کفار حربی،یعنی کفاری کهدر حال جنگ با مسلمین هستند.
در سفری که نوروز امسال با برادرم جهت کمک رسانی اقلام غیر نقدی(برنج و روغن و لباس و دمپایی و...) به عنبرآباد جیرفت کرمان رفتیم ،انتظار داشتیم که تفاوت چشمگیری با سال1381 که برای اولین بار از طرف بسیج طلاب مدرسه علمیه معصومیه قم به منطقه اعزام شده بودیم داشته باشد .باورمان نمی شد،اصلا باور کردنی نبود .فاجعه بود احساس کردیم وارد آفریقا شده ایم. مردمانی بسیار نا امید که فقط مرگ خود را روز شماری میکردند.
15 سال از خشکسالی عنبرآباد می گذرد و تمام درختان وباغ ها و دامهای آنها از بین رفته و به خاک سیاه نشسته اند.اکثر کپر نشین بودند. البته احمدی نژاد اولین رئیس جمهوری بود که به عنبرآباد رفته بود و شروع کرده بودند به طرح کپر زدایی و ساخت مسکن. اما اوج فاجعه آنقدر زیاد است که به این راحتی ها جبران کمک کاری 25 سال گذشته را نمی کند. آنهایی که با کلاس بودند حمام و دستشویی شان کپری بود.
راهنمای بومی که همراه ما بود وعده نان و دوغ محلی را به ما می داد برای ناهار و ما فکر می کردیم دسر غذایمان خواهد بود اما نه!حقیقتا بهترین نوع غذایشان برای ما که برایشان مهمان خیلی عزیزی بودیم همین بود:نان و دوغ محلی.
چطور میتوانی تصور کنی از 82000 نفر جمعیت کل عنبر آباد ،30000نفر بحران زده ،1000یتیم و 250یتیم بدون حامی باشد.
داشتیم برنج وروغن توزیع می کردیم . پیرزن آمد و در خواست کرد بهش دادیم . دوباره درخواست کرد اگر می دادیم به بقیه نمی رسید . امتناع کردیم. دنبالمان دوید، دلمان سوخت پیاده شدیم و یواشکی که بقیه نفهمند مقداری ارزاق به او دادیم، اما می گفت تعداد افراد خانواده اش زیاد است وما آنقدر نداشتیم که بیشتر به او بدهیم . حرکت کردیم و او دوباره شروع کرد دویدن به دنبال ماشین .پیرزن بود. اخویم طاقت نیاورد گفت نگه دار . از روستا کمی دور شده بودیم ،ماشین نگه داشت و دوباره به پیرزنی خسته و ناامید بسته ای دیگر دادیم آنقدر این صحنه دویدن او دردناک بود که من گریه ام گرفت و نمی توانستم جلوی خودم را بگیرم. از اینکه بعد از سی سال از انقلاب من روحانی با لباس روحانیت به عنوان نماینده نظام می خواهم یک کیسه برنج 5 کیلویی و روغن 20 کیلویی به پا برهنگانی بدهم که قرار بود ولی نعمتان ما باشند.
چقدر سوختم وقتی از زبان فرماندار عنبر آباد شنیدم که یک بچه به خاطر اینکه مادرش به او 500تومان نداده بود ،می رود پشت کپر و خودش را می سوزاند.
چقدر آتش گرفتم وقتی شنیدم دست و پا و صورت خیلی از بچه ها و دخترها به خاطر آتش گرفتن کپر سوخته است.
واین جمله پدر یتیمان به یادم آمد که اگر کسی به خاطر اینکه در کشور اسلامی خلخالی از پای زن ذمه بیرون بکشند بمیرد ،رواست.
وخجالت کشیدم از اینکه چرا هنوز زنده ام و اینقدر سنگ دل و بی درد.(من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم) آقا رسول الله (ص) فرمود:کسی که صبح کند و به امور مسلمین همت نکند مسلمان نیست.
(من سمع منادیا ینادی للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم) کسی که ندای مسلمانی را بشنود و به کمکش نشتابد مسلمان نیست.
ای خواهر وبرادر مسلمان!
اگر نمی توانی کمک کنی ،داد که میتوانی بزنی. نکند که مصداق این آیه شریفه باشی که (فلا یحض علی طعام المسکین)-سوره ماعون
از تمامی کسانی که می خواهند به وظیفه خود عمل کنند دعوت می کنیم حداقل در طرح اکرام ایتام عنبر آباد جیرفت کرمان شرکت نمایند :
شماره حساب طرح اکرام کمیته امداد منطقه محروم عنبرآباد جیرفت کرمان سپهر صادرات0101423930008
کد بانک 603
مجری طرح اکرام در کمیته امداد عنبر آباد برادر عادلی 09139572645
پیگیری اجرای طرح اکرام محمدرضا فراهانی09108051182
لازم به ذکر است مبلغ واریزی ماهیانه برای هر یتیمی قانونا باید 15000تومان باشد و اگر کسی نمی تواند مستقلا متقبل یک یتیم شود به شکل گروهی می توانند متقبل یک یتیم شوند . و هر وقت که اراده نمودند می توانند فرزند معنوی خود را با دیدار خود شاد نمایند.
بسیج مدرسه علمیه معصومیه
محمدرضا فراهانی
نشریه شماره 46 راه
سلام
با توجه به در خواست دوستان برای مهاجرت و با توجه به وقت محدودی که داشتم یه وبلاگ تو پارسی بلاگ با همین آدرس رو به راه کردم.
ولی هنوز خیلی کار داره.
دوستان میتونید در صفحه ابتدایی پارسی بلاگ( www.parsiblog.com) با یوزر متشکل از حرف اول نامتون و نام خانوادگیتون وارد شین . پسوورد همون نام یوزر شماست که پس از اولین ورود میتونید تغییرش بدین. (مثلا نام کاربری زهرا اکبری =zakbari)
یک بسیجی عزیز
تهدید می کنی؟؟؟!!!!!!!!!!باور کنید با اینکه منم شیرازیم اما هیچ نسبتی با جناب شیرازی ندارم. با کمک شما قطعا سریعتر و بهتر اسباب کشی می منیم.
میتونم یوزر و پسوورد وبلاگو برات میل کنم اما اگه میخوای سریعتر بشه چون شمارتو ندارم ،یه تک بهم بزن تا برات پیامک کنم.
در باره بقیه مسائل وبلاگ جدید اگه لازم باشه ، اطلاع رسانی می کنم.
ارادتمندم.
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است
سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشند...
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شوند؟؟...
و مگر نه آنکه از پسر آدمی عهدی ازلی ستانده اند که حسین (علیه السلام) را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشد؟...
و مگر نه آن که خانه تن راه فرسودگی می پیماید تا خانه روح آباد شود
و مگر این عاشق بی قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی که کره زمین باشد برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده اند؟؟؟....
و مگر از درون این خاک نردبانی به آسمان نباشد جز کرمهایی فربه و تن پرور بر می آید؟
پس اگر مقصد را نه اینجا در زیر سقفهای دلتنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه ایی بن بست باز می شوند نمی توان جست....
پس بهتر آنکه پرنده روح دل در قفس نبندد.....
پس اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.